محل تبلیغات شما



آنان که محیط فضل و آداب شدند در جمع کمال شمع اصحاب شدند ره زین شب تاریک نبردند برون گفتند فسانه‌ای و در خواب شدند! مضمون کلّی این رباعی منسوب به خیّام آشکار است ؛ حتّی عالمان و فیلسوفان بزرگ نیز از شب تاریک این جهان راه نجاتی نیافتند و سرانجام آنان نیز در خواب شدند و مرگ را به‌ناگزیر پذیرفتند و تنها افسانه‌ای از آنان برجای ماند! امّا رباعی را می‌توان مقداری دقیقتر معنی کرد و گفت: حتّی آنان که بر همۀ آداب و علوم احاطه یافتند یا محیط = اقیانوس فضل و ادب
سرّ سخنان نغز خاقانی نامی است که از اشعار خاقانی برای این کتاب انتخاب شده است. نویسنده در این اثر تلاش دارد به نگاهی مستند و علمی در زمینه زندگانی و شخصیّت و شعر خاقانی دست یابد و فارغ از مشهورات رایج، این شاعر بزرگ قرن ششم را بشناساند. بسیاری از نکات در این کتاب برای نخستین بار مطرح می‌شود یا اگر پیش از این در جایی بیان شده، به صورت مستدل و مستند نبوده است. آنچه در چهار مجلّد فعلی این اثر آمده تنها بخش قصاید دیوان خاقانی را در برمی‌گیرد.
در اندرون من خسته‌دل ندانم کیست که من خموشم و او در فغان و در غوغاست؟ از رندی‌های حافظ این است که جواب پرسش‌هایی را که مطرح می‌کند در سخن خود می‌گنجاند تا زیرکان و معنی‌سنجان آن را دریابند و با کشف آن به التذاذ هنری برسند. مثلاً در این بیت: دوش از مسجد سوی می‌خانه آمد پیر ما چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما؟ پاسخ سوال آن است که ما نیز باید به آیین طریقت همان کاری را بکنیم که پیر ما انجام داده است؛ یعنی از مسجد به می‌خانه برویم! در این‌جا هم پاسخ سوال

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها